۱۳۹۴ فروردین ۱۳, پنجشنبه

محاکمه صحرایی

محاکمه صحرایی
نوشته کریم پوپل

محاکمه صحرائی نوع دادگاهی است که به محض دستگیری متهم بدون گذراندن مرحله‌های تحقیق و بازپرسی محکمه  تشکیل و حکم دادگاه در همان جلسه و یا جرگه صادر و بی‌درنگ در معرض اجرا قرار می گیرد. اکثراً مردم مجرم را در خیابان یا صحرا کشانیده از طرف حاضرین مجلس  حکم  صادر گردیده  به متهم جزا داده می‌شود. این نوع محاکمه هنوز هم در 
کشورهای چون افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، سومالی هند پاکستان میانمار وجود دارد.

تاریخچه
دادگاه صحرایی الی نازل کتابهای مذهبی و نافذ قوانین مدنی در تمام جهان وجود داشته مردم محل متهم را به بیرون آورده بدون حکم دادگاه تحقیق محاکمه گردیده به سزا رسانیده می‌شد. در قوانین قوای مسلح بعضی کشورها محاکمه صحرایی در میان نظامیان تا اکنون وجود داشته مجرم در مدت خیلی کوتاه جزا داده می‌شود..
در افغانستان در حالات و محلات که حاکمیت دولت وجود ندارد مردم بدون اطلاع دولت مجرم یا ملزم یا متهم را به خیابان کشانیده خود مطابق به شرعیت یا قوانین فرهنگی محل برایش جزا تعین می نمایند. در محلات دور افتاده افغانستان کسانیکه مرتکب زنا , لواطت , قمار اهانت به اسلام شوند جزای مرگ داده می‌شود. مردم مجرم را در دشت برده به قتل می‌رسانند.



محاکمه صحرائی در قوای مسلح بعضی از کشورها
عبارتند از صلاحیت خا صی است که در حالت فوق العاده به ارگان های قوای مسلح در شرایط خاص نظر به قانون نافذه همان کشور داده میشود.
.
انواع جزا محاکمه صحرایی
متهمان که محکوم به مرگ می‌ گردد با این وسایل کشته میشوند.
1. تو سط پرتاب سنگ 
2.توسط لت وکوب با چوب و ابزار
3.زنده بگور نمودن
4.با مرمی تفنگ
5.با کارد و شمشیر
6.سوختانده میشوند.
7.زیر دیوار نمودن وغیره اشکال به قتل رسانیده می‌شوند.
ممنوعیت محاکمه صحرائی از طرف سازمان ملل 
مطابق به قوانین نافذه سازمان ملل یک دولت زمان دولت مشروع گفته میشود که قوانیش و چوکات دولتی آن کشور  با مقررات سازمان ملل مطابقت نماید. . یک دولت مشروع باید دارای قانون اساسی ,قانون جزا , محاکمه تحقیق قاضی وکلای مدافع حامیان و محافظین قانون داشته باشند . یک متهم در معیاد مختلف باید سه بار محاکمه شود. پس از آن مطابق به قانون جزا آن کشور متهم مجرم شناخته میشود..
ح. منابع
محاکمه صحرائی ویکی پیدیا انگلیسی (Drumhead court-martial)
[
۱]
دادگاه صحرایی در وبگاه واژه یاب
[
۲]
دادگاه صحرایی در قلمرو نظام دموکراتیک نوشته علی قادری در وبگاه روزنامه افغانستان
[
۳]
محاکمه صحرایی یک تن در بازار مشترک دایکندی وهلمند نوشته وبگاه شفقنا در وبگاه شفقنا
[
۴]
افغانستان علیه قتل فجیع فرخنده به پا می‌خیزد نوشته شده در وبگاه دوچ ویله
(http://www.dw.de/افغانستان-علیه-قتل-فجیع-فرخنده-…/g-18333955)
هزاران شهروند کابل خواستار دادخواهی از مرگ فرخنده شدند نوشته در وبگاه بی‌بی‌سی فارسی
 

تمام

چرا دشمنان این وطن طی دوسال نو روز را در افغانستان به خون می کشانند.

چرا دشمنان این وطن طی دوسال  نو روز را در افغانستان  به خون می کشانند.
نوشته کریم پوپل
     در پس پرده  قتل 8 نفر در هوتل سرینا در سال گذشته  و قتل  فرخنده در نوروز سال جاری
آیا امکان آن میرود که قتل فرخنده یک پروژه ماهرانه دشمنان نوروز باشد.نوروز سال 300 میلون تجلیل کننده دارد. بزودی به ملیارد خواهد رسیده مرکز آن بلخ خواهد بود. در صورت آمدن صلح , افغانستان از جمله اولین کشور تجلیل کننده نوروز خواهد بود. جشن ومیله نوروز به ملیاردها دالر عواید خواهد داشت. برای افراطیت و دال غیر قابل تحمل است.
در سال گذشته بتاریخ ۲۰ مارچ دشمنان این وطن بخاطر تخریب تجلیل از روز نوروز بالای هوتل سرینا حمله نموده موجب قتل تعدادی از هموطنان و مهمانان خارجی شدند. یکروز قبل از نوروز ۴ مهاجم بالای هوتل کابل (سرینا) حمله نموده ۸ تن از هموطنان و مهمانان خارجی را به شمول فامیل احمد سردار بقتل رسانیده ملت افغان را چه در خارج و چه در داخل به خون نشاندند.
 بتاریخ ۲۰ مارچ سال جاری یعنی یکروز قبل از تجلیل روز نوروز حادثه قتل فرخنده به جرم سوختاندن قرآن کریم رخ داد. در حالیکه دختر مؤمن هیچ با سوختاندن قرآن رابطه نداشت. سوال اینست اشخاصی درهمان لحظه دور از چشم دید فرخنده یک جلد قرآن و ورقهای قرآن سوخته شده را در نزد مردم آورده به مردم می‌گوید اینست قرآن که این دخترسوختانده است. آنها از مردم می‌خواهد تا این دختر را که امریکائیها روان کرده بکشند. مردم و پولیس زمانیکه این قرآن سوخته شده را می‌بیند به خشم می‌آیند. پولیس هم به مقامات اطلاع می‌دهد که یک دختر یک جلد قرآن را سوختانده مردم بالای او حمله نموده است. امر حوزه پردرآمد دوم که خود در مرض افراطی مبتلا بود و به سوختاندن ورق‌های قرآن توسط فرخنده مهر تأئید می‌گذارد. اینجا است که پولیس اشتباه و غفلت نموده است. باید دختر را در موتر سوار نموده روانه وزارت داخله می‌کردند.تحقیقات ابتدائی نشان داد درنزدیکی محل که فرخنده نشسته بوده است یک جلد قرآن با اوراقهای سوخته قرآن قبلاً جابجا شده بود. واین دختر آنرا به چشم خود هم دیده بود. اینکه کی قربانی این پروژه شود آنها منتظر یک چانس یا یک حادثه بودند. زمانیکه دختر با تعویض نویس پرخاش می‌کند و تعویض آنرا در شمع که نزدیک محل بود می‌سوزاند. دشمنان امنیت ملی و فرهنگ افغانستان ازاین گفتگو استفاده نموده ملارا تحریک می‌کنند که بگوید این دختر قرآن را سوختانده یا اینکه خود این تعویض نویس عضو پروژه بوده است. در حالیکه دختر تعویض را سوختانده بود نه قرآن شریف را. امکان آن هم می‌رود که دختر قبلاً برای قربانی تثبیت شده باشد. زیرا این دختر زیاده به این زیارت رفت و آمد داشت و گاهی تبلیغ اسلامی هم می‌نمود. به احتمال قریب اشخاص در عقب، فرخنده را تحریک کرده باشد که تعویز ملا را در رویش بزن پیسه‌های مردم را مفت می‌گیرند و تعویض ناحق می‌دهند. تجارب نشان می‌دهد دختران که در شاه دو شمشیره می‌روند غرض باز نمودن بخت خود بند بسته می‌نمایند. واین دختر به همین مقصد زیاده به شاه دو شمشیره می‌رفت. اینبار قربانی این حادثه گردید.
 در نتیجه دشمنان موفق گردیده صدمه به امنیت ملی ما زدند. از یک طرف یک دختر پاک وطن کشته می‌شود از طرف دیگر ۴۶ هموطن ما در زندان تعداد هم اعدام خواهند شد. اینست پلان استخباراتی که توسط پولیسهای عادی ناممکن است کشف شود. من این حادثه را بنام استفاده ار احساسات مردم می‌نامم که همه نمی دانند. خدا میداند که طی سالها چه مقدار از این احساسات استفاده شده است. اینکه چرا دشمنان ما دشمن نوروز هستند وکاری انجام داده نمی‌توانند واضع است که فرهنگ نوروز را شاهان قدیم اسلامی ساخته است. این برای تندروان عربی پاکستانی و افغانی  رنج آور است. در زیر بخوانید.

             
چرا افغانستان مرکز تجلیل روز نو روز است.
سالها قبل شهر بلخ در ۲۰ کیلومتری شهر مزار شریف پایتخت شاهان آریائی کیانی کیداری باختریان سکها کوشانی سامانی سلجوقی بود. شهر مزار شریف را در آن زمان بنام قریه خواجه خیران یاد می‌نمودند. تجلیل از سال هجری شمسی و نوروز در شهر بلخ وکشورهای آسیای میانه مانند امروز شاندار نبود ولی مردم همه بخاطر سعادت وبرکت سال نو فرهنگهای از گذشته گان خود داشتند. درسالهای ۴۰الی ۴۱ هجری شمسی به تعداد ۵۰۰۰۰ لشکر عرب با فامیلهای خویش به بلخ ناقل گردیدند. با وجودیکه جنگهای متعدد رخ داد ولی این فامیلها در چند نسل افغان شدند. زمانیکه مغلها بلخ ایران بغداد را شکست دادند فرهنگ مغل و فرهنگ از دست داده کشورهای آسیای میانه دوباره در مناطق تسخیر شده مروج گردید. مسلمانان شهادت دادند در زمان که امام حسین به شهادت می‌رسد دیگر تضمین حیات برای مقبره این خانواده  باقی نمی‌ماند. « مطابق به روایات : موجودیت مقبرهٔ حضرت علی کرم الله وجهه در قشلاق خواجه خیران بلخ، به امر سلطان سنجر سلجوقی در قرن ششم هجری، جستجوهایی صورت گرفت. بعد از این جستجو معلوم کرده شد که در قشلاق خواجه خیران، مرقد حضرت علی کرم الله وجهه  میباشد ؛ و باز هم مطابق به روایات جسد مطهر آن حضرت توسط ابو مسلم خراسانی، به گونهٔ پنهانی از بلاد شام به آنجا منتقل شده است. بنابر علل نامعلوم، توجه شاید و باید به این کشف صورت نگرفت. تقریباً بعد از ۳۰۰ سال در زمان سلطان حسین بایقرا یکی از پادشاه تیموریان هرات، بازهم بر اساس روایات، جستجوها تازه را آغاز نمودند. به ادامهٔ این جستجوها که به نام کشف دوم یاد می‌شود پا نهادند. سلطان حسین بایقرا، میر علی شیر نوایی را که وزیرش بود، مأمور بررسی دقیقترِ موضوع کرد. نوایی بعد از آمدن در بلخ و مطالعات شواهد و بررسی روایات به این نتیجه رسید که مقبرهٔ موجوده در خواجه خیران بلخ، از آنِ حضرت علی کرم الله وجهه است. به تعقیب این دریافت، نامه‌ای به هرات فرستاد. در جواب نامه، از جانب سلطان حسین میرزا بایقرا، مأمور به ساختن بنایی بر فراز مقبره شد. اولین خشت این بنا را کمال الدین بهزاد، شاعر، معمار و دوست نزدیک نوایی گذاشت که  بنام- دو گنبد یاد میشود. که در بین مردم مزار شریف به نام جوره گنبد نیز یاد می‌شود و به نام آن قسم نیزمی‌خورند.» گویند به طرف غرب روضه دروازه  کوچک وجود دارد که درعقب دروازه  تونل عمیق ومایل حفر است.  سلطان حسین با 300 سرباز داخل تونل گردیدند دراخیر این تونل جسد را دریافتند که در بالای آن شمع افروخته شده بود. در میان آن لوحه سنگی سفید پیدا شد در یک صفحه آن لوحه این چند عبارت منقوش بود.(هذا قبر اسدالله اخ رسول الله علی ولی‌الله) و سلطان حسین بایقرا  میرزا بالای این  مرقد تعمیر اعمارنمود. سلطان حسین بایقرا درزیبا ساختن روضه مزارشریف توجه زیاد نمود اومزار شریف را مرکز برگذاری جشن نوروز، میله ۴۰ روزه گل سرخ، بلندنمودن جهنده سال نو هجری شمسی تثبیت نمود. تعمیر که او اعمار نمود تا اکنون نظیر آن در کشورهای آسیای میانه وجود ندارد. با وجودیکه شاهان بخارا تلاش نمودند که بخارا جایگاه مزارشریف را گیرد ولی موفق نگردیدند. پس از آن مردم آسیای میانه در روضه مزارشریف تجلیل از نوروز را صبغه اسلامی داده آزادنه تجلیل می‌نمایند.هدف این فرهنگ طوریست: برای اینکه مردم  سال پر برکت را در پیشرو داشته باشند جهنده یا بیرق سرخ یا گل لاله را الی چهل روز تا  اولین حاصل زراعتی سال بر افراشته نگهمیداشتند. اولین میوه سال خربوزه زنبورچه، لکات و کوک سلطان (آلو ترش) بود که تا اکنون پابرجا است. مردم این چهل روز را بنام میله گل سرخ یاد می‌نمودند که تا اکنون به همان نام یاد می‌گردد. این فرهنگ روز تا روز غنا بیشتر یافت. زمانیکه مغلیان تیموریان و بابریان به کابل و هند می‌روند این فرهنگ را به کابل غنی تر می‌سازد.


 نو روز در زیارت سخی علیه الرحمه کابل
شاولی خان پوپلزائی صدراعظم دولت احمدشاه درانی خرقه حضرت محمد ص را از بدخشان به مزار شریف از آنجا به کابل واز کابل به قندهار انتقال داد. شاولی خان برای یک شب این البسه (خرقه) را درنزدیکی زیارت سخی امروزی در بالای سنگ بزرگ  که دوچاک داشت می‌گذارد. پس از آن این محل متبرک گردیده مردم کابل مسجد را در نردیکی این سنگ اعمار نمودند و پس از دفن  نمودن چند متدین به زیارت درگاه سخی  تبدیل  گردید. در زمان  امیر عبدالرحمن هزاره ها حق نداشتند که مرده خودرا در شهدای صالحین دفن نمایند . آنها مرده های خود در منطقه خیلی دور از شهر در نزدیکی مسجد زیارت سخی دفن مینمودند. در نزدیکی همین زیارت تعداد زیادی از شهدا و بزرگان مردم هزاره دفن است. به همین منظور این زیارت آهسته آهسته متعلق به مردم هزاره گردید. حال در همین دو محل متبرک و اسلامی  سال نو و میله  نوروز با مناسک شاندار اسلامی با اشتراک میلونها نفر تجلیل می‌شوند. کنون افراطیت جهانی شده دشمنان نوروز تجلیل از نو روز را غیر اسلامی شمرده با نو روز دشمنی می‌ورزند. زیرا بگفته آنها نوروز عربی نیست در قرآن نوشته نشده ولی آنها توجه نمی نمایند  که موبایل موتر طیاره کمپیوتر کمره  فابریکه ها کشتی های ماشینی تعمیرها نیز در قرآن نوشته نشده پس اگر نوروز حرام است  استفاده اینها  حرام است. به همین منظور هرسال یک پلان تخریبی نو می سازند. گویند پس از اینکه  ابو مسلم سلطنت را از اموی ها به خلفای عباسی تبدیل نمود . خلفای عباسی مقیم افغانستان وایران خود نوروز را تجلیل می کردند. زیرا درین دو کشور نو روز مصادف با سال نو هجری قمری است.




این تحلیل احتمالی است. ولی دور از ممکن نیست.


شاد باشید