فرق بین واژه مهاجر ، آواره ، خانه بدوش ناقل تبعید و امثال آن
نوشته کریم پوپل
ایرانیها واژه آواره مهاجر کوچی خانه بدوش وغیره را دریک صنف مطالعه مینمایند؛ ولی در ادبیات دری طی ۴۰ سال اخیر این واژهها معنی و مغهوم خاصی را افاده مینمایند که شباهت باهم ندارند. بنده این لغات و اصطلاحات را با تفکیک بشما چنین مینگارم.
۱. مهاجر: گروه مردم که در اثر فشار گروه دیگر و یا عوامل طبیعی خانه و دیار خودرا ترک نموده به محل دیگر پناه آورند مهاجر گفته میشود.
۲. آواره: انسان بی خانهِ غریب نادرار دربدر که دور از خانه وطن و محل خود زیست نماید آواره گفته میشود. آواره شدن در هرشرایط طبیعی و غیرطبیعی وجود دارد.
۳. خانه بدوش: گروه دوره گرد، غریب کار هستند که در یک محل ثابت زیست ننموده نظر به شرایط در محلات مختلف بشری زیست مینمایند. بعضی از گروه خانه بدوشان در خانه خود دیگ وکاسه نمینمایند. در افغانستان ۱۳ قوم خانه بدوش وجود دارد که در شهرها و محلات نظر به فصل و درآمد اقتصادی زیست مینمایند. مشهورترین این اقوام گجرها ، شیخ محمدی ، مصلی ، جوگی ، قوال ، جلالی ، پیکراغ ، شادی باز ، وانگ والا ، کوتانا میباشد.
۴. کوچی: اقوام مالدار هستند که نظر به فصل در محلات که سرشار از علفچرها باشد زندگی مینمایند. فعلاْ کوچیها به گروه از قوم پشتون اطلاق میشود. صد قبل مردمان ترکمن ازبک قرغیز و قزاق کورد بلوچ در میان خود کوچی داشتند. با مسدود شدن سرحد شوروی و ایران این مردمان مسکن ثابت یافتند.
۵. ناقل: گروه از مردم هستند که که از یک ولایت به ولایت دیگر توسط دولت ، ارگان دولتی یا بینالمللی کوچ داده میشوند. معمولاً پادشاهان افغانستان غرض حاکمیت عام تام اقوام طرفدرار خودرا در سراسر افغانستان ناقل میساختند تا نظام درکنترول شان باشد.
۶. فراری: گروه یا افرادی که از اثر فشار سیاسی ، اجتماعی و خاوادگی خانه وکاشانه را ترک گفته به شهر یا کشور دیگر پناه آورده باشد فراری گفته میشود. ۹۵ فیصد افغانهای که در خارج زندگی دارند به همین نام درج کنوانسیون سازمان ملل میباشند.
۷. تبعید: بیرون راندن اجباری کسی و یا فامیل از شهر یا آبادی معین به نقطهٔ دیگر از کشورمیباشد؛ که غالباً با اعمال معدویتتها و ممنوعیتها زندگی را سپری مینمایند.
۸. گریزی: به شخص مغلوب وکناره گیری اطلاق میشود که بخاطر جلوگیری از مقابل شدن با دشمن و یا همان علت خودرا از نظر پنهان میکند. گریزها میتواند از جنگ ، عقیده اجتماع فامیل وغیره باشد.
نوشته کریم پوپل
ایرانیها واژه آواره مهاجر کوچی خانه بدوش وغیره را دریک صنف مطالعه مینمایند؛ ولی در ادبیات دری طی ۴۰ سال اخیر این واژهها معنی و مغهوم خاصی را افاده مینمایند که شباهت باهم ندارند. بنده این لغات و اصطلاحات را با تفکیک بشما چنین مینگارم.
۱. مهاجر: گروه مردم که در اثر فشار گروه دیگر و یا عوامل طبیعی خانه و دیار خودرا ترک نموده به محل دیگر پناه آورند مهاجر گفته میشود.