۱۳۹۳ بهمن ۵, یکشنبه

ابراهیم ادهم


وی از بزرگان سبک صوفیه درویشی وقتش بود. او وزیر اعظم دوره سلطنت سامانیان بلخ بود. سامانیان اولین شاهان است که زبان سامانی (فارسی دری تاجکی )را در دور سلطنت خود مروج ساخت که تا امروز درین سه کشور پا بر جاست است. در دوره که ابراهیم میزیست جا وجلال سلطنت سامانیان در کشور های تاجکستان ازبکسان شمال افغانستان شرق ایران مسقر بود. ابراهیم غرق ثروت جا جلال عیش وعشرت بود. موسیقی و شعر نویسی فارسی در دوره سامانیان رشد بی همتا نموده بود. ابراهیم پس از نیمه عمر سلطنت را ترک نموده به صوفیه و درویشی پناه آورد در همین سبک دنیا را ترک کرد. حادثه طوری رخ داد که : گویند روزی چشم ابراهیم به مردی افتاد که در زیر سایه کاخ او نشسته بود , دیری نگذشت که درویش تکه نان خشکی از خورجین خود بیرون آورد و شربتی نوشید پس از دغا وحاجت به پشت خوابید. ابراهیم از دیدن این صحنه مانند آدمی که از خواب بیدار شود از خواب غفلت بیدار شد و دست از لباس سلطنت برداشت و راه فقر و درویشی را در پیش گرفت. پس از این واقعه ابراهیم ادهم ازبلخ بیرون آمد مدت نُه سال در غاربنام هفت غار سکونت می‌گزیند. وی طی این مدت بنام شخص ناشناس زندگی می‌کند پس ازمدت که مردم اورا می شناسند به دیدار وی غرض دعا و حاجت می آمدند. ابراهیم از دنیا دلتنگ گردیده دوباره راه سفر را پیش گرفت. به نیشاپوررفت سپس از نیشاپور بطرف مکه ومدینه رفته در خدمت امام باقر قرار می گیرد. پس از چندی در مکه در حال فقر از دنیا می‌رود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر