از کریم پوپل
نویسنده ویکی پیدیا
انگلیسها بعد از چندین جنگ با افغانها دریافتن که افغانستان باید یک کشور غریب دور ازبحرو تمدن مصروف خانه جنگی نگهداشته شوند .تا نتواند به حیث یک قدرت در منطقه ظهور نماید. انگلیسها تا حد و امکان کوشش نمود تا پاکستان و ایران را قوی بسازند و افغانسان راضعیف نگهدارند تا در آینده میدان جنگ با روسها تبدیل سازند..بدین لحاظ تا زمانیکه پلان انها تطبیق نشود نا رامی را درافغانستان نگه میدارند.
راه حل برای ثبات نگه داشتن اوضای افغانستان عبارت از مواد ذیل میباشند.
1.تشکیل قوای مسلح منظم و ملی
2.همکاری 100 فیصد مردم با دولت بخصوص اقوام و قبایل که در سرحدات زندگی میکنند.
3.در حمایت 100 فیصد سازمان ملل و امریکا قرار داشته باشند.
3.در حمایت 100 فیصد سازمان ملل و امریکا قرار داشته باشند.
اگر ایالات متحده حمله بالا 13 تنظیم افراطی پاکستان و دولت ایران حمله مینمود جنگ از منطقه احتطام میگردید. ولی امریکا هیچگاه پاکستان را بنسبت که راه بحری دارد از دست نمی دهند.بناعا طرح ب مقام محترم پیشنهاد میگردد .ک این طرح با نا موجودید امریکا درافغانستان خوبتر قابل تطبیق میباشد. در جریان فرن 18 انگلیسها متوجه شدن گرفتن افغانستان از طریق نظامی کار مشکل نیست ولی نگهداشت ان برای یک روز ناممکن است.انگلیسها متوجه شدن این که افغانستان یک کشور غریب است میتوان این کشور را بدون مداخله نظامی در کنترول آورد.
فورمل موفقیت در افغانستان = کمک مالی +دکتاتوری
سرمایه قوی با نظام دیکتاتوری بمنظور از بین بردن جمله یاغیان وکسان که در بی امنی خاک عملا فعالیت دارند. امن ساخت. این فورمول را انگلیس ها توانستن توسط امیر عبدالرحمن خان و نادر خان تطبیق نمود.در جامعه کم سواد که صدها دزد و رهزن وجود داشته باشد.دموکراسی بد تر ا ز دکتاتوری است. طور مثال نادر خان به شیر خان قومندان قوم غلجای کمک مالی نمودوظیفه داد جمله یاغیان شمال شرق افغانستان را از بین ببرد.زمانیکه او درآخرین خط ولایت کندز رسید. اورا نگذاشت باز گردد.اورا و افراد اورا مقام زمین و سرمایه دادتا درهمان منطقه زن وفرزند نمایند.بدین ترتیب پلان دولت را بالای این افراد پیش برد.
راه حل دوم
امریکا بالای ایران به همکاری عراق افغانستان و پاکستان حمله نماید. پس از ایران از بین بردن تند روان پاکستانی و افغانی درمحدوده بافی مانده از بین بردن انها در چند عملیات نظامی کار نیست مشکل.
راه حل سوم
افغانستان عملاً ازپشتیبانی نظامی کشور های آسیای میانه برخودار شوند. چگونه ؟
طوریست که افغانستان در قضیه دیورند پای این کشور هارا ذیدخل سازند. طوریکه افغانستان با این کشورها بمنظور دست یافتن به بحر هند از راه بلوجستان ادعا قانونی خویشرا آغاز نماید.وبه این کشورها وعده داده شود تا در صورت ازادی بلوچستان حق تاسیسات صنعتی و سرمایه گذاری آزاد را دارند. بلوچستان به کشور تبدیل گردد تا همه ی بتوانند مانند ابو دبی زمین بخرندو سرمایه گذاری نمایند.
ملت بلوچ دارای 11 حزب وسازمان سیاسی اند. این ملت پس از اشغال بلوچستان توسط انگلیسها در کشور های عمان سعودی کویت امارات سومالیا تاجکستان ازبکستان معاجر گردیدند.تقریبا 9 حزب سیاسی جدائی طلب بلوچ عملا در پاکستان قعالیت دارند. نفوس بلوچ در سراسر دنیا 12 میلون میباشد. 8 ملیون ان در سه کشور که قبلا بنام سیستان یاد میگردید زندگی میکنند. پاکستان دارای 6 میلون افغانستان نیم میلون ایران 1،5 میلیوننفوس بلوچ میباشند. بلوچها دارای چندین جنبش و احزاب ضد پاکستانی میبا شد. نگارنده درسالهای 1364-1367 همکاری با سازمان ازادی خواه بلوچ لیبریشن داشتم .بلوچ لیبریشن باوجودیکه یک سازمان آزاد است .همیشه از همکاری دولتهای افغانستان برخودار بوده اند. بلوچها از پنجابی ها خیلی نفرت دارند.زیرا تمام سرمایه پاکستان متعلق به پنجابی ها است.با وجودیکه تولیدات بلوچستان دربخش زراعت تربیه حیوانات تولید گاز و تیل اخیلی پراهمیت است .پنجابی ها بلوچستان را مانند دشت نگه داشته است . پنجابی ها ملت بلوچ را فال بین و شرافت فروش مینامند.مردم آنر دشت نشین و صحراحی ختاب میکنند باهمکاری با این احزاب میتوان بلوچستان را جدا ساخت. بلوجستان توسط انگلیسها از افغانستان جدا شده است نه توسط خود ملت بلوچ. این طرح پس از تجزیه اتحاد شوروی از طرف دوکتور نجیب اله آغاز گردیده
بلوچها دوبار بیرق پاکستان را به اتش کشیدند.
بلوچها دوبار بیرق پاکستان را به اتش کشیدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر